پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | مبحث سوم: استثنائات شرط ضرر مستقیم – 4 |
ج) نقد و ارزیابی نظریه
هر چند که این نظریه اسباب اصلی در ورود خسارت را از سایر شرایط زمینه ساز آن جدامیکند و از این حیث قابل تحسین است اما ایرادهایی هم بر نظریه وجود دارد از جمله اینکه، این نظریه ضابطه و معیار مشخصی برای تعیین سبب و ایجاد رابطه سببیت، ارائه نمیدهد و به نظر میرسد دادرس، برای تمیز سبب، باید به عرف مراجعه کند و معیار اصلی گزینش اسباب، احراز عرف میباشد به عبارت دیگر، برای تعیین رابطه سببیت باید دید، آیا ضرر وارده منسوب به شخص خطاکار است یا خیر؟ لذا، چون اسباب ایجاد کننده ضرر متعدد هستند ممکن است هر دادگاه با اعمال سلیقه خود در تشخیص ضرر، سببهای مختلفی را سبب عرفی و اصلی حادثه در نظر بگیرد و انتخاب سبب مسئول، دستخوش استنباطهای متفاوت دادرسان قرار گیرد.
به علاوه اینکه ، در حالت احتماع اسباب تشخیص عامل یا عواملی که امکان ایجاد حادثه را به طور عینی و به نحو قابل توجهی افزایش داده باشد مشکل و پیچیده است همچنین در این نظریه ملاک مسئول قرار گرفتن زیان زننده «قابلیت پیشبینی ضرر» میباشد در حالی که نحوه مداخله او را که مستقیم یا غیرمستقیم سبب حادثه شده مورد توجه قرار نمیدهد.
عدهای از حقوقدانان در این رابطه معتقدند: «لزوم پیش بینی ضرر را با معیار علمی نمیتوان توجیه کرد مگر اینکه گفتهشود تنها در این مورد، تقصیر رخ میدهد چرا که شخص به کاری دست میزند که کم و بیش احتمال دارد به دیگران صدمه بزند و همچنین، عوامل ایجادکننده ضرر گاه چندان پیچیده و مبهم است که سبب متعارف و ا صلی از سایر شرایط اتفاقی بازشناخته نمیشود و همین امر سبب میشود که دادگاهها نتوانند روش ثابتی در برابر حوادث مشابه در پیشگیرند».[۲۰۶] برخی دیگر، خطر این نظریه را در اشتباه میان انصاف و عقل دانسته میگویند: «وقتی چندین علت منشاء پیدایش ضرر واحدی به نظر برسند، دادگاهها، گرایش دارند علتی را که به عقیده آن ها از لحاظ اخلاقی خطرناکتر است ( مثلاً یک تقصیر جزایی) سبب ورود زیان بشناسند و حال آنکه این مسئله به هیچ وجه مطرح نیست».[۲۰۷]
در برابر ایرادهای مذکور آنجا که گفته شدهبود معیار و ضابطه دقیقی جهت تعیین سبب و رابطه سببیت ارائه نشدهاست پاسخ دادهاند که : در نظریه مذکور یک ضابطه و قاعده کلی ارائه شدهاست. چون هر سببی که حسب سیر طبیعی، عادی و متعارف منتج به حادثه زیانبار گردد ضامن جبران خسارت خواهد بود، و منطق هم حکم میکند که قاعده بیان شود و تعیین مصداق برعهده قاضی نهادهشود. همچنین حقوق و دیگر رشتههای علوم انسانی همچون ریاضی نیستند که بتوان برای تمام مسائل آن ها قاعده و فرمول ایجاد کرد لذا داوری در حقوق نمیتواند قاعدهپذیر باشد و بهتر است دادرس در انتخاب سبب اصلی مطابق اصول حقوقی و عرفی دست به انتخاب شایسته بزند. از طرف دیگر در اغلب موارد مشاهده میکنیم که مقنن، معیار تصمیم گیری دادرس را داوری عرف میداند چه، قانونگذار و دادرس هر دو جزء عرف محسوب میشوند. بنابرین اینجا هم اگر مقنن داوری اصلی را به عرف واگذار کند و دادرس مکلف باشد طبق عرف عمل کند مشکلی پیش نخواهد آمد.
بند سوم: نتیجه
در مورد اینکه شرط ضرر مستقیم با کدام یک از تئوریهای ارائه شده در تعدد اسباب در تعیین سبب مسئول، شباهت بیشتری دارد، گفته میشود که در نگاه اول شاید نظریه سبب نزدیک و بیواسطه با ضرر مستقیم بسیار به هم شبیه باشند، چرا که در سبب نزدیک و بیواسطه ضرری که حاصل شده، نتیجه مستقیم فعل فاعل زیان میباشد، به طوری که بین عمل عامل زیان و ضرر وارد شده واسطهای وجود ندارد، چرا که وجود واسطه، رابطه سببیت را تحت شعاع قرار میدهد لیکن قبول بیقید و شرط این نظریه بدون توجه به شرایط اوضاع و احوال منجر به بیانصافی و بی عدالتیهایی برای اشخاص میگردد. چهبسا چنانچه سبب مقدم از سبب موخر قویتر باشد مسئول اصلی خواهد بود. در مورد سبب متعارف و اصلی نیز این ایراد وارد شد که این نظریه، ضابطه و معیار مشخصی برای تعیین رابطه سببیت ارائه نمیدهد و در این نظریه ملاک، مسئول قرار گرفتن زیانزننده در قابلیت پیش بینی ضرر میباشد. در حالیکه نحوه مداخله او راکه مستقیم یا غیر مستقیم سبب حادثه شده مورد توجه قرار نمیدهد.
مبحث سوم: استثنائات شرط ضرر مستقیم
گفتار اول: سوء نیت
در برخی از نظامهای حقوقی و از جمله کامن لا، گفته میشود که شرط « مستقیم بودن ضرر» مختص اضرار غیرعمدی است، به عبارت دیگر در اضرار عمدی، مستقیم بودن ضرر شرط نیست. چنانچه طبق قاعده موجود در کامن لا، گفته میشود نتایج « عمدی هیچگاه دور نیستند». بنابرین کسی که از روی نقشه و قصد به دیگری ضرر میزند؛ مسئول عواقب کار خویش است؛ حتی اگر ضرر، اثر مستقیم کار او نباشد. البته احراز اصل رابطه بین آن دو لازم است. همچنین لازم است آن اثر اگرچه با واسطه، مورد خواست شخص عامه باشد.[۲۰۸]
با توجه به مطالب بیانشده در مبحث بیست، شایان ذکر است که مستقیم و بدون واسطه بودن، بیشتر به عنوان صفت علت و صفت رابطه نسبیت مطرح است تا به عنوان صفتی برای ضرر.
حتی کسانی که در فرض اجتماع اسباب، سبب بیواسطه و نزدیک را مسئول جبران خسارت میدانند معتقدند که در اضرار عمدی، بیواسطه بودن سبب، شرط نیست و اگر مقصر، نتیجه کار خود را قصد کردهباشد و برای رسیدن به آن مقدماتی را فراهم کردهباشد، باید مسئول عواقب آن باشد. به عنوان مثال، اگر کسی دیگری را به عمد مجروح کند مسئول نتایج عمل خود خواهد بود، حتی اگر سبب دورتر باشد.[۲۰۹] چه ضرورت مستقیمبودن به تحقق رابطه سببیت برگرداندهشود[۲۱۰]، و در واقع مستقیم بودن ضرر به مفهوم عرضی آن تفسیر گردد و نه مفهوم فلسفی یا علمی و چه اساساً نظریه سبب مسئولیت بی واسطه و نزدیک مورد انتقاد قرار گیرد[۲۱۱] ؛ و یا شرط بی واسطهبودن ضرر را بپذیریم؛ این امر مورد قبول همهایست که مورد اضرار عمدی و استیلای نامشروع عامل فعل زیانبار حتی اگر مسبب بی واسطه نباشد و ضرر نسبت به عمل او مستقیم تلقی نگردد، باز هم فاعل، مسئول جبران خسارت خواهد بود.
در اضرار عمدی و غیرعمدی باید گفتهشود، آنچه وجه تمایز این دو است ( قصد نتیجه) میباشد پس چون سوء نیت از عناصر فاعلی و ذهنی میباشد در تحقق مسئولیت فاعل نقشدارد. پس در مورد اضرار عمدی رابطه سببیت عرضی، حتی با وجود عوامل دیگری در فاصله میان فعل و ضرر، مستقیماً بین فعل شخص و ضرر ایجاد میگردد[۲۱۲].
شیخ طوسی[۲۱۳] و قاضی بن براج[۲۱۴] درباره مسئولیت سبب و مباشر به سبب ملجئ و غیر ملجئ اشاره کردهاند ومنظور آنان از سبب ملجئ ، سبب بدون اراده و اختیار بوده و منظور از سبب غیر ملجئ سبب اختیاری بوده است.
نائینی درباره ضابطه سببیت مینویسد:
“
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:29:00 ق.ظ ]
|