کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 درآمد اینترنتی بدون سرمایه
 نشانه‌های رفتار مرد بعد خیانت
 داروهای کاهش پارس سگ
 پیشگیری از دلسردی در رابطه
 کنترل احساسات ناخودآگاه در رابطه
 دلیل احساس گیر افتادن در رابطه
 خصوصیات طوطی اکلکتوس
 روانشناسی دوست داشتن
 درآمد از دوبله هوش مصنوعی
 مراقبت از گربه هنگام زایمان
 تعریف عشق واقعی از نظر روانشناسی
 راهکارهای عاشق کردن مجدد همسر
 درآمد از ساخت بازی با هوش مصنوعی
 درآمد از ویدئوهای هوش مصنوعی
 نوشتن مقاله برای سایت‌های خارجی
 راهنمای خرید غذای تشویقی گربه
 پرهیز از سوءتفاهم در رابطه
 راهکارهای بحران عاطفی
 درآمد از بازاریابی وابسته
 نشان دادن عشق در شرایط بحرانی
 درآمد از تجارت الکترونیک
 درآمد از خبرنامه ایمیلی
 اشتباهات احساس نادیده گرفته شدن
 پیشگیری از انزوا در رابطه عاشقانه
 سوالات مهم قبل ازدواج
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



آخرین مطالب


جستجو


 



در این دوره چون دلائل جنبه طریقیت دارد لذا وظیفه قاضی تحقیق و بررسی در خصوص هریک از دلائل ذکر شده در قانون تا حصول اقناع وجدانی خود ‌می‌باشد و جمع میان دلائل قانونی و اقناع وجدانی قاضی، توأماً ماهیت دلیل را تشکیل می‌داد در غیر اینصورت هیچکدام به تنهایی منشاء اثر نبوده و قدرت اثبات دعوی را نخواهند داشت.

 

ز) نظام دلائل علمی: عصر حاضر، عصر پیشرفت علم و دانش بشری است و در کلیه رشته­ های علمی از جمله حقوق تحولات چشمگیری ایجاد شده و مراکز مختلف علمی مربوط به کشف جرائم از جمله پزشکی قانونی و آزمایشگاه­های جنایی و پلیس علمی و تشخیص هویت در کشف جرائم و شناسایی مجرمین موفقیت چشمگیری داشتند و استفاده از وسایل علمی برای جمع‌ آوری دلایل و کشف حقیقت مطرح شده است و بی تردید پیدایش علوم و فنون جدید در طرز کار دادگستری بی تأثیر نیست.

 

هنگامی که بزهکاران در ارتکاب جرائم از شیوه ­های جدید علمی استفاده می‌کنند، عدالت نیز برای مبارزه با آن ها ناچار است به سلاحی مناسب مجهز گردد و از فنون علمی بهره گیرد.[۱۶]

 

در همین ارتباط شورای عالی قضایی بخشنامه­ای به کلیه دادسراها و دادگاه های کیفری سراسر کشور ابلاغ ‌کرده‌است با این عبارت: « … لذا لزوماًً متذکر می‌گردد که هر چند در برخی از جرائم طریق اثبات دعوی در قانون ذکر شده لیکن چون این امر از باب طریقیت و حصول علم برای قاضی است و قاضی برای حصول قطع و یقین، از هیچ نوع تحقیقی که علم را تحصیل کند منع نگردیده است، مقتضی است در رسیدگی­ها استفاده از طریق علمی کشف جرم را مورد غفلت قرار ندهند… »[۱۷]

 

‌بنابرین‏ در عصر حاضر، اقناع وجدانی قاضی از جنبه ذهنی و عقلی فراتر رفته و بیشتر جنبه علمی، تجربی و علمی و محسوس و مادی به خود گرفته و دلایل در این مرحله جنبه طریقیت دارد نه موضوعیت و اعتبار دلایل منوط به اقناع وجدان قاضی است که با بهره جویی از علم و روش های علمی قابل کنترل و ملاحظه نیز می‌باشد و با بهره گرفتن از امکانات و اطلاعات فنی و علم، این دلایل تأثیر بسزایی در کشف جرم، تعقیب متهمین و اثبات جرم ارتکابی دارد.

 

گفتار چهارم: انواع دلایل

 

در قانون موضوعه کیفری ایران تقسیم بندی خاصی ‌در مورد ادله اثبات دعوی وجود ندارد و حقوق ‌دانان به اعتبارهای مختلف به تقسیم بندی دلایل پرداخته‌اند که از جمله این دلایل بشرح ذیل می‌باشد:

 

    1. دلیل مطلق و دلیل نسبی: تعریف خاصی از این تقسیم بندی در دست نمی باشد اما می توان گفت که دلیل مطلق به تنهایی دعوی را اثبات می­ کند اما دلیل نسبی به تنهایی مثبت دعوی نیست مگر اینکه با دلایل و قرائن دیگری همراه باشد مانند اقرار به شرکت خود و سایرین در قتل که این اقرار علیه خودش نافذ و دلیل مطلق است ولی نسبت به سایرین نافذ نبوده و نوعی دلیل نسبی به شمار می‌آید مگر اینکه دلایل و قرائن دیگری آن را تقویت نماید.

 

  1. دلیل با نام و دلیل بی نام: دلیل با نام دلیلی است که خود قانون نامی به آن داده باشد مانند اقرار و سوگند اما دلیل بی نام دلیلی است که ریشه آن در قانون است.[۱۸]

ولی صریحاً در قانون نامی از آن به میان نیامده است مانند امارات قضایی (گزارش ضابطین، نظریه کارشناسی) که مورد حمایت قانون است از طرف دیگر باید اضافه کرد که دلایل اثبات دعوی در برخی جرائم دلیل بی نام و در برخی دیگر بی نام محسوب می شود مانند علم قاضی که در قتل بانام و در جرم کلاهبرداری بی نام محسوب می شود زیرا در قانون برای این جرم نامی برده نشده است.

 

  1. دلیل تحقیقی و دلیل غیر تحقیقی: دلیل تحقیقی بر پایه مطالعه و تحقیق و آزمون می‌باشد و اساس آن را علم تحقیقی تشکیل می‌دهد. در دلایل تحقیقی انسان با بررسی و پژوهش به موضوع مورد نظر دست می‌یابد، برعکس دلیلی که بر مبنای مطالعه و پژوهش علمی نباشد، دلیل غیر تحقیقی نامیده می شود. در امور کیفری دلیل تحقیقی بر دلایل غیر تحقیقی ارجحیت دارد و همواره سعی قضات و بازپرسان بر آن است تا با توسل بر دلایل تحقیقی به حقیقت امر دست یابند. علم نوعی دلیل تحقیقی به شمار می‌آید زیرا قاضی با توسل به تحقیق و کاوش در قضیه دعوی و با بهره گرفتن از قرائن و امارات موجود نسبت به موضوع دعوی علم حاصل کرده و با توسل به همین علم دست به صدور حکم می‌زنند. در بین دلائل سوگند و قسامه از دلائل غیر تحقیقی به حساب می‌آیند.

مبحث دوم: تعریف علم و نقش آن در امور کیفری و حقوقی

 

« “علم” به کسر عین به معنای دانستن، دانش، معرفت و شناخت، یقین، اظهار کردن، روشن نمودن، دلیل، حجت، برهان و درک و فهم نسبت به حقیقت امری و در مقابل جهل و نادانی است [۱۹]» و در اصطلاح فقهی به معنی اطمینان است که آن را علم عادی نامیده اند[۲۰] در واقع علم، تلاش برای کشف چیزی است که هست و به دنبال کشف آن موضوع، علم نیز برای شخص حاصل می‌گردد

 

در این قسمت نقش علم در امور کیفری و حقوقی مورد مطالعه قرار گرفته که در گفتار اول ویژگی های علم و گفتار دوم انواع علم و گفتار سوم طرق حصول علم و در گفتار چهارم حالت‌های مختلف ذهن مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته است.

 

گفتار اول: ویژگی‌های علم

 

از آنجایی که علم قاضی به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی، موضوع بحث و بررسی می‌باشد و هدف طرح نقش علم در مرحله اثبات دعوی است ‌بنابرین‏ شناخت ویژگی های علم لازم و ضروری بوده که این ویژگی­ها عبارت است از:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:52:00 ب.ظ ]




در قرن بیست ویکم گسترش وپیشرفت فناوری موجب خواهد شد که وقت انسان بیش از پیش آزاد گردد و ثروتش افزون شود و زمان بیشتری را صرف اوقات فراغت خود نماید. در واقع نیمه دوم قرن بیستم را باید عصر صنعت گردشگری نام نهاد. به علاوه در این صنعت بشر کشف عظیمی کرد، اینکه گردشگری می‌تواند زیربنای صلح ودوستی ملتها باشد. هرچه شناخت مردم از همدیگر و از سرزمین همدیگر بیشتر می شود روابط آن ها دوستانه تر و صمیمانه تر می‌گردد. هر کشوری که دنبال این صنعت می رود باید دست از سیاست‌های خصمانه و خشن و شعارهای تند” مرگ بر” دست بر دارد(تام ترنر،۱۳۷۶).

 

اگر بشر اول قرن بیستم مجبور بود روزانه حداقل ۱۴ ساعت کار کند وبیمه های اجتماعی هم نداشته باشد، بشر اول قرن بیست ویکم در هفته حدود ۳۵ ساعت کارمی کند و از انواع بیمه های اجتماعی برخوردار است . لذا بشر ابتدای قرن بیست ویکم بر خلاف بشر ابتدای قرن بیستم اوقات فراغت بسیاری دارد که باید صرف شود. اگر بشر اول قرن بیستم در جهل استعمار و استثمار به سر می‌برد بشر اول قرن بیست و یکم، باسواد، با دانش و آگاه از مسائل جهان است روز به روز به گردشگری اقبال بیشتری پیدا می‌کند(پاپلی یزدی،سقایی،۱۳۸۵).

 

به دلیل زیر ساختهای تکنولوژی – فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده در قرن بیست ویکم پدیده گردشگری یک واقعیت اجتناب ناپذیر دررفتارو عمل انسان برای ارضای روح کنجکاو او خواهد بود. سفر به دیگر نقاط چه به صورت حقیقی و واقعی و چه به صورت مجازی (از طریق فیلم، ویدئو، سی دی، اینترنت ‌و کتاب) با انگیزه های مختلف جزء ملزومات زندگی قرن بیست ویکم و شکل دهنده جریانی است که مرزهای ملی وبین المللی را در نوردیده، رویکردی فراتر از دولت و ملت خواهد داشت. گردشگری عملاً در همه موارد ساختارشکنی می‌کند ویکی ازعوامل مهمی است که اقتصاد عصر پساساختاری را نوید داده، مفهوم واقعی دهکده جهانی مساوی دهکده گردشگری را تفسیر خواهد کرد (کاستلر،۱۳۸۰) .

 

کشور ایران که توان بالقوه عظیم گردشگری در همه زمینه‌های میراث فرهنگی، تاریخی، زیست محیطی وغیره را دارد سالها به دلیل نگرانیهای فرهنگی، خود را از جریان این اقتصاد عظیم کنار کشیده است . اما در سال‌های اخیر نه دولت ایران مایل است بیش از این خود را از این جریان عظیم اقتصادی دور نگه دارد و نه بازار بین‌المللی گردشگری می‌تواند از این توان عظیم اقتصادی(یعنی ایران) چشم پوشی کند . اگر نهضت بازسازی گردشگری در ایران با درک و فهم علمی از این صنعت و از امکانات و محدودیت‌ها، فرصت‌ها ‌و تهدیدهای آن همراه نباشد، چه بسا که این شاخه از اقتصاد مشکلات پیچیده فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی،

 

بهداشتی، سیاسی، امنیتی وغیره را برای کشور به ارمغان آورد. (پاپلی یزد،سقایی،۱۳۸۵) .

 

۲-۴-۶شاخص های تعریف گردشگری

 

برای تعریف گردشگری از ضوابط و شاخص های متعددی استفاده می شود که بر اساس آن می توان انواع گردشگری را تعریف و طبقه بندی نمود :

 

۱٫ شاخص زمان : که فعالیت های گردشگری را به اشکال کوتاه مدت ( کمتر از یک روز ) ، میان مدت ( ۱ تا ۳ روز ) و دراز مدت ( بیش از ۳ روز ) از یکدیگر تفکیک می‌کند .

 

۲٫ شاخص مکان : که گردشگری را به صورت فعالیت هایی در حوزه های نزدیک ، میانی و خارج یا دور تقسیم بندی می کند .

 

۳٫ شاخص انگیزه : که بر اساس آن گردشگری با انگیزه های استراحتی، تفریحی ، درمانی، زیارتی ، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی، ورزشی و … از یکدیگر تفکیک می‌گردد .

 

۴٫ شاخص فصل : که گردشگری را بر اساس فصول سال طبقه بندی می‌کند .

 

۵٫ شاخص شکل و سازماندهی سفر : مانند انفرادی،گروهی،خانوادگی و … که ترکیب گردشگری را مشخص می کند .

 

۶٫ شاخص وسیله نقلیه مورد استفاده : که بر اساس نوع وسیله نقلیه طیقه بندی می شود .

 

۷٫ شاخص نوع و محل اقامت : که گردشگران را بر اساس نوع و محل اقامت هم از نظر کیفی و هم از نظرکمی طبقه بندی می‌کند . مانند گردشگران مقیم در هتل ها یا خانه های ویلایی و یا پانسیون های خانگی و غیره .

 

۲-۴-۷انواع گردشگری

 

در دنیای امروز با تخصصی شدن همه امور ، به فعالیت های گردشگری نیز بایستی به شکل تخصصی نگاه کرد . چرا که توریست های هر رشته از گردشگری ممکن است با سایر گردشگران از نظر سن ، جنس ، میزان تحصیلات ، کشور مبداء و … متفاوت باشند . اما صاحب نظران این رشته گردشگری به طرق مختلف دسته بندی نموده اند

 

وانس اسمیت از شش گونه گردشگری به صورت زیر نام می‌برد ( الوانی ، ۱۳۷۳، ۱۰۸ ) :

 

۱) گردشگری قومی ۲) گردشگری هنری ۳) گردشگری تاریخی ۴) گردشگری طبیعت گرا ۵) گردشگری تفریحی ۶) گردشگری کاری

 

دکتر علی اصغر رضوانی نیز انواع و اشکال توریسم را به شرح ذیل تقسیم بندی نموده است :

 

۱) توریسم تفریحی و استفاده از تعطیلات ۲) توریسم درمانی ۳) توریسم فرهنگی و آموزشی ۴) توریسم اجتماعی ۵) توریسم ورزشی ۶) توریسم مذهبی و زیارتی ۷) توریسم بازرگانی ۸) توریسم سیاسی .

 

دکتر محمد حسین پاپلی یزدی گردشگری را از نظر مکانی و موضوعی بدین گونه تقسیم بندی نموده است :

 

الف) گردشگری از نظر مکان مقصد:

 

۱٫گردشگری شهری۲٫ گردشگری روستایی۳٫ گردشگری عشایری،قومی،قبیله ای۴٫گردشگری در طبیعت ۵٫گردشگری ساحلی و دریایی۶٫ گردشگری کوهستانی۷٫ گردشگری هوا- فضا ۸٫ گردشگری زیست محیطی

 

ب)گونه های گردشگری از نظر موضوع:

 

۱٫گردشگری دریایی ۲٫ گردشگری برف ۳٫ گردشگری فرهنگی و هنری (گردشگری میراث) ۴٫گردشگری اجتماعی ۵٫ گردشگری علمی – آموزشی ۶٫ گردشگری درمانی ۷٫ گردشگری در طبیعت ۸٫ اکوتوریسم ۹٫گردشگری ورزشی ۱۰٫ گردشگری و چشم اندازهای کشاورزی و عشایری ۱۱٫گردشگری شکار و صید ۱۲٫گردشگری تجاری ۱۳٫ گردشگری سیاسی ۱۴٫گردشگری آثار جنگ ۱۵٫ گردشگری زیارت اهل قبور ۱۶٫گردشگری تبهکاری vandalism 17. گردشگری مجازی

 

هر کدام از انواع گردشگری که در بالا ذکر شد دارای زیر شاخه های فراوانی است که از ذکر آن ها خوداری گردید.به نظر می‌رسد آنچه مهم است اینکه مدیران هر محلی با بهره گرفتن از متخصصین امر نسبت به برنامه ریزی امر گردشگری متناسب با محل خویش اقدام واز برکات این صنعت بهره مند شوند .

 

۲-۴-۸انواع تعاریف گردشگری

 

۲-۴-۸-۱گردشگری تاریخی:

 

یکی از مواردی که در صنعت گردشگری وجود دارد برنامه ریزی جهت بازدید از اماکن تاریخی مورد علاقه گردشگران است. گردشگران با توجه به مدت زمان بسیار محدودی که برای بازدید از شهرهای معروف در اختیار دارند علاقمند به بازدید از اماکنی هستند که با توجه به شناخت اولیه آن ها، بیشترین مطلوبیت را کسب کنند. منظور از گردشگری تاریخی منظور بازدید از موزه ها و ابنیه های تاریخی است.

 

۲-۴-۸-۲گردشگری فرهنگی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




۲-۱-۲-۴-۱: تقدیم دادخواست توسط وکیل فاقد سمت

 

بدیهی است به دلیل جواز عقد وکالت، به‌محض استعفا توسط وکیل، وی سمت خود را از دست خواهد داد و دیگر هیچ اقدامی از طرف وی به عنوان وکیل قابل‌پذیرش نخواهد بود. ‌با این همه قانون‌گذار به منظور حمایت از حقوق دادرسی موکل، به‌رغم فقدان سمت وکیل مستعفی و اطلاع از استعفای وی، به طور استثنایی دادخواست شکایت تجدیدنظرخواهی و فرجام‌خواهی وکیل مستعفی را موردپذیرش قرار داده است.[۸۱]

 

در خصوص حکم استثنایی مذبور توجه به چند نکته شایسته است. برخی با انتقاد از حکم مذبور، مدعی شده‌اند که وکیلی که در زمان ابلاغ رأی اعلام استعفا می‌کند، قصد ادامه وکالت ندارد. ‌بنابرین‏ سخن گفتن از تقدیم دادخواست شکایت توسط وی بی‌معنی خواهد بود[۸۲].

 

در پاسخ باید گفت، هرچند وکیل مستعفی قصد ادامه وکالت در دعوی موردنظر را ندارد، لیکن ممکن است از سویی، برای حفظ حقوق دادرسی موکل حق شکایت نسبت به رأی و از سوی دیگر، برای پیش‌گیری از مسئولیت مدنی و انتظامی خود در اثر استعفای نابهنگام، انجام اقدامات حداقلی را لازم بداند و به‌رغم استعفا، اقدام به تقدیم دادخواست شکایت هرچند به صورت ناقص بنماید تا فرصت شکایت منقضی نگردد.

 

نکته دیگر در خصوص حکم قسمت اخیر ماده ۴۵ قانون آیین دادرسی مدنی این است که حکم مذبور استثنایی بوده، باید به‌قدر متقین آن بسنده نمود. ‌بنابرین‏ وکیل مستعفی فقط حق تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی و دادخواست فرجام‌خواهی دارد. ‌بنابرین‏ از سویی، وی حق اقدامات بیشتری در این مرحله ها را ندارد. از سوی دیگر، وی حق تقدیم دادخواست اعاده دادرسی، اعتراض ثالث و امثال آن را نیز ندارد.

 

۲-۱-۲-۴-۲: تقدیم دادخواست ناقص توسط وکیل

 

پس‌ازاین که ماده ٧٩ قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم دادخواست تجدیدنظر و فرجام از وکیل مستعفی را موردقبول قرارداد، به‌موجب قسمت انتهایی ماده مقررشده که اگر دادخواست ناقص باشد، مدیر دفتر دادگاه به موکل اخطار می‌کند که نقص آن را برطرف نماید.

 

برخی تصور نموده‌اند که حکم مذبور تأکید بر امری واضح است و تأکید قانون‌گذار در این خصوص، ضروری نیست[۸۳].

 

لیکن باید گفت حکم مذبور تکرار غیرضروری حکم ماده ۵۴ نیست. بلکه متضمن حکم جدیدی است. توضیح این‌که اصولاً وکیل دادگستری حق ندارد دادخواست را به نحوی تقدیم نماید که موجب اخطار رفع نقص گردد. در این خصوص بند ٧ ماده ۴۴ اصلاح آیین‌نامه اجرایی لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مقرر می‌دارد: وکلا موظف‌اند به منظور جلوگیری از اطاله‌ی رسیدگی یا ارجاع پرونده به شعب خاصی دادخواست ناقص نداده، بی‌دلیل به ایرادات دادرسی متوسل نشوند. همچنین بند ١٧ ماده٧٧ آیین‌نامه مذبور در خصوص وکیلی که اقدام به تنظیم دادخواست ناقص می‌کند، مجازات انتظامی درجه ۴ کاهش حدود صلاحیت و تنزیل درجه را مقرر نموده است. در واقع قانون‌گذار از وکلای دادگستری توقع داشته که برای حفظ حقوق موکل خود، جلوگیری از اطاله دادرسی و نیز اجتناب از برخی اقدامات غیراخلاقی و دور از شأن وکالت، در تقدیم دادخواست دقت کافی نموده، به نحوی عمل نمایند که دادخواست تقدیمی ایشان با اخطار رفع نقص مواجه نشود. ‌با این همه در فرض خاص مذکور در ماده۴۵، وکیل دادگستری حق دارد دادخواست ناقص تقدیم دارد. بدیهی است از سویی، اقدام مذبور تخلف انتظامی نبوده و از سوی دیگر، حسب تصریح ماده۴۵، اخطار رفع نقص خطاب به خود موکل انجام خواهد شد.

 

۲-۱-۲-۵: اثر استعفا بر موکل

 

استعفای وکیل پس از ختم دادرسی از چند جهت نسبت به موکل دارای اثر خواهد بود. از سویی، باید دید در صورت ابلاغ رأی به وکیل مستعفی، مبدأ مهلت تجدیدنظر و یا فرجام برای موکل چه زمانی خواهد بود؟ از سوی دیگر، باید مسئولیت یا مسئولیت‌های احتمالی وکیل در برابر موکل را موردبررسی قرارداد.

 

۲-۱-۲-۵-۱: مبدأ مهلت شکایت از رأی

 

در صورت استعفای وکیل پس از ختم دادرسی، باید ‌به این سؤال پاسخ داد که مبدأ مهلت شکایت از رأی چه تاریخی است. برای پاسخ ‌به این سؤال، مقررات قانون آیین دادرسی مدنی جدید و قدیم دارای تفاوت است.

 

به‌موجب ماده ۶٧ قانون آیین دادرسی مدنی ١۳١٨، وکیلی که در وکالت‌نامه حق دادرسی در دادگاه بالاتر هم به او داده‌شده و مجاز برای دادرسی در دادگاه بالاتر باشد و یا حق تعیین وکیل مجاز برای دادرسی در دادگاه بالاتر داشته باشد، هرگاه پس از صدور رأی و یا در موقع ابلاغ استعفا کند و از رؤیت امتناع نماید، مؤثر در امر ابلاغ نیست و ابتدا، مدت پژوهش یا فرجام از روز ابلاغ به وکیل محسوب است همان گونه که ملاحظه می‌شود، بر اساس ماده مذبور، درهرحال مبدأ مهلت شکایت از رأی، تاریخ ابلاغ به وکیل مستعفی است حتی اگر موکل از این مسئله بی‌اطلاع بوده باشد. البته به‌موجب ماده مذبور، موکل حق مطالبه ضرر و زیان از وکیل موصوف را دارد.

 

برای ملاحظه رویکرد قانون آیین دادرسی مدنی کنونی نسبت به مسئله موردبررسی، توجه به ماده ۴۵ قانون و سیر تقنینی آن شایسته است. ماده مذبور در زمان تصویب با فراز و نشیب همراه بود. به‌موجب متن اولیه ماده ۴۵ که در جلسه ٢٧۵ دور پنجم مجلس شورای اسلامی مورخ ١۴/ ۲/ ۱۳۷۸ به تصویب رسید، وکیلی که در وکالت‌نامه حق اقدام یا حق تعیین وکیل مجاز در دادگاه تجدیدنظر و دیوان محالی کشور را داشته باشد، هرگاه پس از صدور رأی یا در موقع ابلاغ آن استعفا، و از رؤیت رأی امتناع نماید، مؤثر در امر ابلاغ نیست و ابتدای مدت تجدیدنظر و فرجام روز ابلاغ به وکیل یادشده محسوب خواهد شد و چنانچه از این حیث ضرر و زیانی به موکل وارد شود، وکیل مسئول خواهد بود. متن مذبور نیز همانند ماده ۶٧ قانون سابق، به صورت مطلق مبدأ شروع مهلت را تاریخ ابلاغ به وکیل مستعفی معرفی نموده بود و برای موکل ناآگاه از ابلاغ رأی امتیاز جداگانه‌ای قائل نبود و موکل زیان‌دیده صرفاً حق مطالبه خسارت از وکیل را دارا بود.

 

این مصوبه به دلیل تضییع حق تجدیدنظرخواهی و فرجام‌خواهی موکل، موردایراد شورای نگهبان قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




موج سوم، به عنوان نظریه تحول ذهن در دهه ۱۹۸۰ آغاز شد. پژوهشگران نظریه ذهن می­کوشند دریابندکه کودکان درباره وجود و رفتار انواع مختلف وضعیت­های ذهن چه می­دانند واینکه کودکان درباره رابطه علی وضعیت­های ذهن بادروندادهای ادراکی، بروندادهای رفتاری وسایرجنبه­های ذهن چه می دانند. برای مثال، آیاخردسالان می­دانند چه نوع باوری نادرست است؟ یا ‌آنها می­‌دانند که تمایلات ارضا نشده موجب احساسات منفی شده وتلاش­های رفتاری خاصی را برای ارضای این تمایلات برمی انگیزند (فلاول، ۱۹۹۹). با وجود این، آنچه به عنوان دانش فرد درباره ذهن ‌و کارکردهای آن مطرح است موضوعی است که درقلمرو روانشناسی شناختی، درچهارچوب فراشناخت موردبحث قراردارد.

 

همچنین تفکر صوری پیاژه آشکارا ماهیتی فراشناختی دارد. چراکه مستلزم تفکر در باب گزاره ها، فرضیه ­ها و احتمالات متصور است. پیاژه ‌به این عملیات، عملیات درجه دوم[۱۸۷] یا عملیات به‌توان ۲ می‌گوید. اینهلدر و پیاژه[۱۸۸] (۱۹۵۸) درباره عملیات درجه دوم بیشتر توضیح داده‌اند. مفهوم عملیات درجه دوم ویژ‌گی افکارصوری را دارد و فراتر از عملیات برعملیات درجه اوّل است و به سیستم عملیات استنتاجی ـ قیاسی[۱۸۹] مربوط می شود، مثل عملیاتی که امکان‌پذیر است. ‌بنابرین‏، عملیات درجه اوّل که فکر کردن درباره یک واقعیت خارجی است، می‌تواند وسیله‌ای برای افکار درجات بالاتر بشود تا الزاماًً نه چیزی که واقعیت دارد، بلکه چیزی که ممکن است، کشف شود. «افکارصوری تفکردرباره افـکار[۱۹۰] است». بـا توجه ‌به این توضیحات، فلاول[۱۹۱](۱۹۷۷) چنین می‌نویسد: ”راه دیگر پی‌بردن ‌به این مفهوم این است که عملیات صوری یک نوع «فراتفکر» است، یعنی تفکر درباره افکار.“

 

اما این اصطلاح، یعنی فراشناخت، نخستین بار توسط فلاول در سال ۱۹۷۹ مطرح شد. فلاول قبلا هم اصطلاح فراحافظه را مطرح کرده بود و این اصطلاح را بر اساس آن عنوان کرد. معمولاً فراحافظه[۱۹۲] به دانش حافظه و فعالیت‌های حافظه‌ای و فراشناخت به دانش شناخت و کنترل فعالیت­های شناختی گفته می‌شود. امّا اگر حافظه «به کاربردن شناخت» تعریف شود این تمایز از بین می‌رود که در این صورت می‌توان فراحافظه را دانش به کاربردن شناخت تعریف کرد که همان فراشناخت است (هاکر[۱۹۳]، ۱۹۹۸).

 

فراشناخت به دانش فرد درباره نظام شناختی خود، و چگونگی کنترل آن گفته می‌شود. از نظر لغوی، پیشوند “فرا” به معنی ارتقاء و بالارفتن و فراشناخت به‌ معنی اطلاع و تسلط بر شناخت، و دانش ‌در سطحی بالاتراست. ‌بنابرین‏ فراشناخت، شناختی است ورای شناخت و تفکرعادی، و به آگاهی فرد از شناخت، یادگیری و نحوه تفکرخود اطلاق می‌شود. (سیف، ۱۳۸۳). برک[۱۹۴] (۲۰۰۰) نقش فراشناخت را به گونه زیرتوضیح داده است: “برای اینکه نظام خبرپردازی با اثربخشی کامل عمل کند، باید ازخودش آگاه باشد.

 

فکرکردن می‌تواند درباره آنچه شخص می‌داند باشد (دانش فراشناخت[۱۹۵])، می‌تواند درباره آنچه شخص درحال انجام دادن آن است باشد (مهارت‌های فراشناختی[۱۹۶])، یا می‌تواند درباره حالت شناختی واحساس شخصی باشد(تجربه فراشناختی[۱۹۷]). برای اینکه بتوانیم بین افکار فراشناختی و افکار دیگر تمایز قایل شویم، لازم است که منبع افکار فراشناختی را بررسی کنیم. افکار فراشناختی از واقعیت خارجی نشأت نمی‌گیرد ومنبع آن به بازنمایی‌های ذهنی شخص ازآن واقعیت مربوط می‌شود که می‌تواند شامل آنچه باشد که شخص می‌داند، اینکه چطورکار می‌کند، ‌و احساسی که شخص درباره‌ انجام تکلیف دارد. بنابـراین، فـراشناخـت به تفـکردربـاره افـکار، شنـاخت شناخت، یا دانش و شناخت درباره پدیده شناخت توصیف شده است (فلاول، ۱۹۸۸؛ زیمرمن، ۱۹۹۸، به نقل ازمتحدی، ۱۳۸۶). بنـابـراین، فـراشناخت شامل کنترل فعال و تنظیم فعالیت­های شناختی برای دستیابی به اهداف شناختی است.کنترل و تنظیم می‌تواند به شکل چک کردن، برنامه‌ریزی کردن، انتخاب واستنباط (براون وکمبینو[۱۹۸]،۱۹۷۷)، ازخـود سـؤال کـردن، درون نـگری (براون، ۱۹۷۸) و تفسـیرفعالیت­های یادگیری (فلاول وولمن[۱۹۹]، ۱۹۷۷) باشد.

 

کلو[۲۰۰](۱۹۸۲) دو مورد را به فعالیت­های فکری فراشـناختی نسبت می‌دهد: ۱٫ شخص درباره فعالیت­های فکری خود دانش دارد. ۲٫ شخص می‌تواند فعالیت­های فکری خود ‌را کنترل ‌و منظم کند. پاریس و وینوگارد[۲۰۱] (۱۹۹۰) معتقدند که محققان دو ویژگی اصلی فراشناخت را شناخته‌اند: «ارزیابی شناخت[۲۰۲] خود و مدیریت شناخت [۲۰۳]خود». ارزیابی شناخت خود شامل دانش شخص ‌از دانش و استعدادهای خود ‌و حالات احساسی خود ‌از دانش، استعدادها، انگیزه و ویژ‌گی‌ها به عنوان یادگیرنده است. به ارزیابی شناخت خود و مدیریت شناخت خود «فراشناخت درعمل» گفته می‌شود؛ یعنی فعالیت­های ذهنی که موجب حل بهترمسئله می‌شود. برای تمرکز برارزیابی شناخت خود و مدیریت شناخت خود لازم است یادگیرنده در مدیریت ساخت دانش خود به‌ طور فعال دخالت کند.

 

فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم در برگیرنده دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می­ کند (موسس و بیرد[۲۰۴]، ۲۰۰۲). همچنین فراشناخت را ‌می‌توان به معنی آگاهی فرد از فرایند تفکرخود و توانایی­اش برای کنترل این فرایند دانست(کاگیر و گلو[۲۰۵]، ۲۰۰۷؛ دیسوت و ازسوی[۲۰۶]، ۲۰۰۹؛ هاکر و دونلوسکی، ۲۰۰۳). فراشناخت یک مدل شناختی است که در یک سطح بالاتر فعالیت می­ کند و برپایه نظارت و کنترل قراردارد (افکلیدز[۲۰۷]، ۲۰۰۱).

 

۲-۷- تأثیر فراشناخت بر شناخت

 

گمان می رود که مهارت­ های فراشناختی نقش مهمی در انواع فعالیت­های شناختی از جمله رد و بدل کردن اطلاعات به صورت کلامی، ترغیب کلامی، درک و فهم مطالب خوانده شده، نوشتن، فراگیری زبان، ادراک، توجه، حافظه، حل مسئله، شناخت اجتماعی، اشکال مختلف خود آموزی و کنترل خود بازی می­ کند. فراشناخت و مفاهیم وابسته به آن در میدان­های روانشناسی شناختی، روانشناسی شخصیت، پیری شناسی[۲۰۸]، روانشناسی تربیتی، رشد شناختی کودک و روانشناسی بالینی به کار گرفته شده است. امروزه فراشناخت و وابستگان مفهومی آن در روانشناسی و تعلیم و تربیت بسیار مطرح هستند (فلاول، ۱۹۸۸).

 

راهبردهای شناختی راه­های یادگیری هستند. درقیاس با آن ها راهبردهای فراشناختی تدبیرهایی هستند برای نظارت برخبرپردازی راهبردها و راهبردهای فراشناختی وهدایت آن ها دمبو(۱۹۹۴) در مقایسه این دو راهبرد بایکدیگرگفته است، برحسب نظام شناختی به ما کمک می‌کنند تا اطلاعات تازه رابه منظور پیوند دادن با اطلاعاتی که می­دانیم و برای ذخیره سازی در حافظه درازمدت آماده سازیم. راهبردهای شناختی ابزارهای لازم برای یادگیری محتوا هستند، اما راهبردهای فراشناختی بر راهبردهای شناختی اعمال کنترل ‌می‌کنند و به آن ها جهت می­ دهند. به سخن دیگر، می توان به یادگیرندگان راهبردهای شناختی زیادی را آموزش داد، اما اگر آنان از مهارت­ های فراشناختی لازم که می­گوید در یک موقعیت معین کدام راهبرد یا استراتژی شناختی مورد استفاده قرارگیرد و چه وقت باید تغییر استراتژی داد بی بهره باشند هرگز یادگیرندگان موفقی نخواهند شد. ‌بنابرین‏، راهبردهای شناختی ‌و فراشناختی باید با هم کار کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ق.ظ ]




مدیریت دانش در صنایع تولیدی از سوی کیوارک و همکاران (۲۰۰۹) به عنوان یک عامل ضروری در بهبود عملکرد کسب و کار مطرح شده است. آن‌ ها مدیریت دانش اثربخش را عاملی در کاهش هزینه و زمان پروژه ها، بهبود کیفیت و یک منبع اصلی مزیت رقابتی سازمان‌های تولیدی دانسته‌اند. از طرف دیگر، از آنجایی که فرهنگ پتانسیلی برای اثرگذاری بر فعالیت‌های کسب و کار دارد، آن‌ ها شیوه های مدیریت دانش را متأثر از فرهنگ‌های متفاوت می‌دانند. این تفاوت‌های فرهنگی از حیث مدیریت دانش در حوزه های: انتقال و تسهیم دانش (نوآوری، اعتماد و زبان)، کسب و ضبط دانش، یادگیری، ضایعات دانش، روش‌های کسب و کار جدید، تیم مدیریت دانش، کارکنان باتجربه و ورزیده، آموزش، بانک اطلاعاتی پروژه (تجربیات و زبان) بیان شده است. دستاوردهای کیوارک و همکاران (۲۰۰۹) حاکی از تأثیر تفاوت‌های فرهنگی بر تمامی‌شیوه های مدیریتی بود (Kivrak et al, 2009).

 

نظر به اهمیت دانش محوری در قرن بیست و یکم، فرایند ایجاد دانش جدید، تسهیم و نگهداری چنین دانش‌هایی برای دستیابی به مزیت رقابتی تعیین کننده است. البته به منظور دستیابی به سقف مزایا از طریق مدیریت دانش، بایستی آن را در یک چرخه عمر مستمر دانش، به شکل کارآمد یکپارچه نمود.

 

در پژوهشی دیگر، پژوهشگر ارتباط شیوه های مدیریت دانش را با سبک رهبری بررسی نمود که ابعاد مدیریت دانش را شامل: شناسایی و ایجاد دانش، گردآوری و کسب دانش، ذخیره و سازماندهی دانش، تسهیم و توزیع دانش، و درخواست و استفاده از دانش بیان نمود. لازم به ذکر است که در بسیاری از پژوهشات رهبری دانش و رهبران دانش، به عنوان ابزارها و مؤلفه‌های مدیریت دانش موفق مطرح ‌شده‌اند (Debowski, 2006).

 

بر اساس آنچه از مطالعه ادبیات پژوهش و مصاحبه با صاحب نظران بر آمد، شاخص‌های حوزه مدیریت دانش را می‌توانیم در دو بعد ساختاری و فرایندی تقسیم‌بندی کنیم. دلیل این امر این است که، چون هدف پژوهش بررسی

 

ارتباط بین ابعاد مدیریت دانش و چابکی سازمانی است، لذا اگر از تقسیم‌بندی عمومی‌مدیریت دانش (مدل فرایندی) استفاده کنیم، ابعاد مدیریت دانش خواه یا ناخواه با یکدیگر ارتباط خواهند داشت و نمی‌توان نتایج درستی از بررسی ابعاد مدیریت دانش و چابکی داشت. چراکه به عنوان مثال اگر کسب دانش صورت نگیرد، دانشی برای تسهیم وجود نخواهد داشت و لذا می­بایست زیرساخت‌های اساسی و فرایندی مدیریت دانش به صورت جداگانه بررسی شود.

 

۲-۶- مبانی تئوریک مدیریت دانش

 

دانش چیست؟

 

صاحبنظرانی مثل داونپورت و پروساک (Davenport & Prusak, 1996:1-14), نوناکا و تویاما (Nonaka, 1990)، استیوهالس (Gold et al, 2001:12) و کارل ویگ (Wiig, 2002:6) متفق‌القول هستند که سطح تکامل دانش از اطلاعات و داده ­ها بیشتر بوده و دربرگیرنده­ هردوی آن ها‌ است و همچنین سطح تکامل اطلاعات از داده بیشتر بوده و در برگیرنده­ آن نیز ‌می‌باشد. وجود داده برای شکل‌گیری اطلاعات و وجود اطلاعات برای ایجاد دانش ضروری است.

 

 

 

شکل۲- ۲ سلسله مراتب دانش

 

داده

 

داده ­ها اولین سطح دانش را تشکیل می­ دهند و عبارتند از ارقام، اعداد، نمودارها و نظایر این ها که به خودی­خود تولید معنی نمی­کنند (Massa & Testa, 2009).

 

سازمان­ های نوین، معمولاً داده ­ها را در یک سیستم اطلاعاتی ذخیره ‌می‌کنند. این داده ­ها توسط واحدهایی نظیر واحد مالی، حسابداری و بازاریابی به سیستم تزریق می­شوند. ‌پاسخ‌گویی‌ به نیاز مدیران و دیگر بخش­های سازمان، تاکنون بر

 

عهده واحدهای مرکزی اطلاعات سازمان بوده ­است، سازمان‌ها و شرکت­های مختلف، مدیریت داده ­ها را از نظر کمی بر حسب ظرفیت، سرعت و هزینه ارزیابی ‌می‌کنند، چه هزینه ­هایی برای بازخوانی یک واحد داده به مصرف می­رسد؟ با چه

 

سرعتی ‌می‌توان داده را به سیستم منتقل کرد؟ ظرفیت سیستم چقدر است؟ وقتی به داده ­ها نیاز است آیا به موقع در اختیارمان قرار ‌می‌گیرد؟ آیا نیازهای ما را تامین می­ کند؟

 

همه سازما‌‌ن‌ها به انواع داده ­ها احتیاج دارند. نگهداری سوابق و بایگانی، نقطه کانونی فرهنگ داده به شمار می رود و مدیریت مؤثر داده ­ها در موفقیت آن ها نقش بسزایی دارد.

 

بعضی از سازمان­ها به اشتباه فکر ‌می‌کنند، داده ­های بیشتر نسبت به داده ­های کمتر از حالت مطلوبتری برخوردارند و با بهره گرفتن از آن ها می ­توانند تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند. این وضعیت به دو دلیل نادرست است: اول اینکه داده ­های زیاد، کار تشخیص داده ­های مربوط و درک آن ها را دشوار می­ کند. دلیل اساسی‌تر اینکه داده ­ها فاقد معنی قابل استفاده­اند، یعنی تنها بخشی از واقعیت را نشان داده و از هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب، تهی هستند. داده ­ها را ‌می‌توان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیم ­گیری به شمار آورد، چرا که نمی ­توانند عمل لازم را تجویز کنند. داده ­ها نشانگر ربط، بی‌ربطی و اهمیت خود نیستند، اما به هر حال برای سازمان‌ها و مخصوصاً سازمان­ های بزرگ اهمّیت زیادی دارند (Kianto, 2011).

 

اطلاعات

 

دومین سطح دانش را اطلاعات تشکیل می­دهد. این سطح، داده ­های کمی خلاصه­شده را در بر ‌می‌گیرد که گروه بندی، ذخیره، پالایش و سازماندهی ‌شده‌اند تا بتوانند معنی­دار شوند. این داده ­ها هم دانش را نشان نمی­دهند. آن ها نشانگر آغاز مدیریت اطلاعات هستند، اطلاعاتی که مدیر می ­تواند به کار گیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی را انجام دهد. اطلاعات غالباً تشکیل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره ­های انباشته شده را به خود گرفته و معنایی را ارائه می­ کند که بزرگتر از آن چیزی است کـــه از داده ­های خام مکشوف می‌گردد. ولی نظریه­پردازان و دست اندرکاران دانش همگی بر این باورند که این اطلاعات است و نه دانش (جعفری مقدم، ۱۳۸۲). اگرچه خط و مرز بین دانش و اطلاعات روشن نیست، لیکن چند ویژگی وجود دارد که این دو را از هم جدا می‌کند.

 

  1. سطح ظرافت: اطلاعات غالباً به موقعیت‌ها، شرایط، فرآیندها و یا هدف‌های خاص اشاره دارد. در این صورت در برگیرنده­ سطحی از ظرافت و دقت است که آن را برای کار مورد نظر مناسب می‌کند. ورای موقعیت یا کار خاص،

اطلاعات تا زمانی که به دانش تبدیل نشود، کم­ارزش خواهد بود. برای مثال، اطلاعات در خصوص محصول الف چیزهای زیادی در خصوص محصول ب آشکار نمی­کند. ولی دانش، کاملاً انتزاعی است و به­ گونه ­ای طراحی شده که بتواند ظرافت خاص را از بین برده و کاربرد وسیع­تری داشته باشد.

 

    1. زمینه: اطلاعات معادل داده ­ها در متن[۷] است. زمینه ممکن است محصول مشتری یا فرایند کسب‌وکار باشد و شکل اولیه داده ­ها را تا سطح اطلاعات ارتقا دهد. زمینه­، اطلاعات را برای مدیریت جهت تصمیم ­گیری و برنامه­ ریزی مفید می­ کند. مدیر نتایج معناداری را در خصوص معاملات با بررسی و بازبینی داده ­ها استخراج می­ کند. برای اینکه داده مفید واقع شود، باید در درجه اول در زمینه قرار گیرد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]