پایان نامه : روش تحقیق علل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر |
– اهمیت و ضرورت مسئله تحقیق 7
– اهداف تحقیق………. 10
فصل دوم
– پیشینة تاریخی تحقیق.. 11
– دیدگاههای نظری تحقیق. 14
– تاریخ ادبیات تحقیق… 22
– تاریخچة مواد مخدر در جهان و ایران 29
– آنچه در مورد اعتیاد و مواد مخدر باید بدانیم؟……………………… 32
– شناخت شخصیت و طرز رفتار معتادین 34
– مشخصه های اعتیاد…… 35
– مراحل اعتیاد……… 38
– آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟! 40
– چارچوب تئوریک تحقیق.. 42
– متغیرهای مستقل وابسته 44
– ارائه فرضیههای تحقیق. 45
– شاخص و معرف سازی….. 46
– تعریف نظری و عملیاتی متغیرها و شاخصها……………………………. 48
فصل سوم
– روش شناختی تحقیق….. 52
– حجم نمونه و جامعه آماری 53
فصل چهارم
– تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی دادهها ……………………… 54
– نتیجهگیری و خلاصهی یافتهها 73
– پیشنهادات تحقیق…… 84
– محدودیتها تحقیق…… 85
فصل پیوستها
– پرسشنامه…………. 86
– جدول كدنامه………. 89
– منابع 93
چكیده
این تحقیق، پژوهشی است پیرامون علل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر در این تحقیق جامعه آماری خود را با حجم نمونه 100 نفر و از میان معتادین مراجعه كننده به ستاد هماهنگی و توانبخشی سازمان بهزیستی (مركز شهید اشرفی اصفهانی) برگزیدهایم.
در این تحقیق، 6 فرضیه مطرح و مورد بررسی قرار گرفت، كه در نهایت تمامی فرضیههای ما مورد تأیید قرار گرفت. به عبارت دیگر رابطة معناداری میان فرضیههای مطرح شده و علل گرایش جوانان به مواد مخدر وجود دارد.
روش تحقیق مورد استفاده برای دستیابی به نتیجه، روش پیمایشی است كه البته در ضمن از دو تكنیك، روش كتابخانهای و نیز پرسشنامهای برای جمع آوری اطلاعات سود جستهایم.
در پژوهش انجام شده سعی شد كه نگاهی هر چند گذرا و سطحی به تعریف اعتیاد، مشخصه های اعتیاد مراحل اعتیاد، شناخت شخصیت معتادین، تاریخچة مواد مخدر در جهان و ایران و داشته باشیم. در انتهای تحقیق نیز پیشنهادات تحقیق را ارائه نمودیم تا بلكه در آینده محدودیتهای تحقیقی مانند آنچه كه در تحقیق فوق صورت گرفته از میان برداشته شود.
مقدمه
زندگی اجتماعی انسان تحت حاكمیت قواعد و هنجارهای اجتماعی است. اگر ما از قواعدی كه انواع رفتار را در زمینههای معینی به عنوان رفتارهای مناسب و رفتارهای دیگری را به عنوان رفتارهای نامناسب تعریف میكنند، پیروی نمیكردیم، فعالیتهایمان دستخوش هرج و مرج میگردید.
از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسان با پدیدههای اجتماعی نمود مییابد. پدیدههای اجتماعی در واقع واقعیتهایی هستند كه جزء ذاتی زندگی اجتماعی بشر میباشند. حال اگر برخی از این پدیدهها در وضعیتی قرار گیرند كه از سوی جامعه، منفی تلقی شوند، ممكن است كه در حیات مطلوب اجتماعی اثر نامناسب گذارده و یا آن را تهدید نمایند. اما باید دانست كه تلقی منفی از یک پدیده اجتماعی در همه جوامع یكسان نیست و شاید معدودی از این پدیدهها را بتوان یافت كه وجود آنها در تمام یا اغلب جوامع همراه با تلقی منفی باشد. همچنین در یک جامعه خاص نیز تشخیص مثبت یا منفی بودن یک پدیده در میان گروهها یا افراد مختلف، لزوماً یكسان نمیباشد. در این میان تلقی رهبران سیاسی جامعه، فراتر از یک تلقی فردی بوده و به مقدار زیادی در روند حیات جامعه تأثیر دارد.
اعتیاد به مواد مخدر یكی از مسائل مبتلا به امروز جهان است. پدیدهای است كه بیش از پیش نسل امروز و فردا را تهدید به نابودی میكند و این امر تقریباً درد جدیدی است، روزی نیست كه سمینارها و كنفرانسهایی با شركت عدهای صاحب نظران دنیا در زمینههای جرم شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی و تشكیل نگردد و در پی از بین بردن این درد بیدرمان نباشند. ولی از آنجا كه در فكر شناخت زمینههای اعتیاد بر نمیآیند غالباً طرق درمان پیشنهادی آنان نیز چاره درد نمیكند. این است كه میبینیم هر روز بر تعداد معتادین چه در ایران و چه در جهان افزوده میگردد.
بیان مسئله
مصرف مواد مخدر همچون خشخاش، هروئین، تریاك، ماری جوانا و تا حدودی بهتر از دیگر انواع انحرافات نشان میدهد كه تا چه حدی هر جامعه، برحسب زمان، مكان، جنس، سن، قوم، قبیله و طبقه مسائل جامعوی را تعریف و ارزشگذاری میكند.
امروزه مصرف این مواد و امثال آن، آثار مخرب اعتیاد و قاچاق انواع مواد مخدر بر ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه تنها بصورت یک تهدید ملی بلكه فراتر از مرزهای ملی بصورت یک مسئله پیچیده جهانی در آمده كه شعاع مضرات و اثرات زیانبار آن گریبانگیر كشورهای بیشماری شده است كه شدت و وسعت این بحران كه از گذشتههای دور بر جامعه جهانی سایر افكنده برحدی كه علاوه بر مسئوولین كشورهای توجه بسیاری از صاحبنظران و كارشناسان مسائل علوم اجتماعی را نیز به خود معطوف نموده و علی رغم رویكردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در حل و كاهش این معضل در سطح ملی، منطقهای و جهانی، هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و تشدید این مسئله مهم میباشیم.
اما اینكه چرا و چگونه اعتیاد بر مواد مخدر به عنوان مسأله تلقی میشود، بیشتر مربوط به نظر افراد و تجربه شخصی آنان است. چرا كه در سالهای اخیر تعداد فزایندهای از مدم عام شهرها طرز تلقی بامدار او اغماضی را پذیرفتهاند و معتقد شدهاند كه این قوانین هستند كه مواد مخدر را خطرناك جلوه میدهند و در نتیجه مسائل مربوطه را نیز پدید میآورند. با این وجود در جامعه ما بسیاری از مواد مسأله ساز تلقی میشوند زیرا كه اغلب آنها، افراد را ناكار میسازند و توانائی آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره زندگی شخصی و خانوادگی دچار اختلال میكنند.
و این مسئله بدان علت است كه با مصرف این مواد، فرد معتاد حرمت ارزش های اخلاقی و جر هنجارهای جامعوی را پاس ندارند و در نتیجه قوانین را زیر پا گذارند و با پرخاش موجبات آزار دیگران را فراهم آورده و در نهایت دست بجرایم و جنایات آشكار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.
اگر این واقعیت را بپذیریم كه انسان موجودی است اجتماعی و ساخته پرداخته بنیادهای فرهنگی، اقتصادی و روابط و مناسبات اجتماعی جامعهای كه در آن پرورش یافته، پس ناچار باید این به این حقیقت كه پدیدههای ناهنجاری همچون، دزدی، روسپیگری، اعتیاد و نیز ناشی از مناسبات و روابط حاكم در درون یک جامعه است. به این ترتیب مشخص میشود كه اعتیاد نه یک بیماری شخصی. بلكه یک عارضه اجتماعی است. به عبارت دیگر باید در كنار مسائل تاریخی و سیاسی گرایش به اعتیاد ـ كه البته از اهمیت ویژهای برخوردار است ـ به جنبههای اجتماعی و فرهنگی آن نیز توجه كافی مبذول نمائیم و سادهانگاری مسئله را تنها در روابط با معتاد و خصوصیات شخصی و روانی آن ملاحظه كنیم. چرا كه اعتیاد یک مشكل اجتماعی است و باید در عمق جامعه ریشهیابی شود.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-10-04] [ 07:11:00 ب.ظ ]
|